احمدرضااحمدرضا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

پسرانه های من

24 ماه و 24 روز

1392/12/26 8:09
نویسنده : مامان
237 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

اینروزا خیلی زرنگ شدم کلی حرف میزنم و شیرین شدم ودر عوضش کلی هم لجباز شدم از اون مدلهای کلافه کن.تقریبا همه چی میگم و منتظرم یکی از این آدم بزرگای دور و برم یه حرفی بزنه تا منم شروع کنم به تکرار اون.

چندنمونه های فرهنگ لغت من:friend - emoticonswallpapers.com

مامان فمه: مامان فهیمه

بابا اووف: بابا رئوف

سی منی: سیب زمینی

پخک: پفک

ساکک: ساکت(انگشت اشاره رو میذارم رو دماغم و میگم سسسس ساکک)

بلیم: بریم

توجا میلی: کجا میری

عادت دارم راه به راه بپرسم: چی شده؟

یکی دیگه از جملاتی که زیاد میگم اینه: وای.... عجیبه

وقتی تو خونه مشغول بازیم هر چند دقیقه یه بار میام پیش مامان و میگم سلام دست بده بعد که با مامان دست دادم میگم کار نداری؟ باشه خدافظ   و میرم دنبال ادامه بازیم niniweblog.com

عاشق سیب زمینی ام و باید هر روز بخورم  تازه وقتایی که بندریم و میریم بیرون بهونه سیب زمینی میگیرم آخه میدونم فست فودا سیب زمینی سرخ شده هم دارن و بابایی میره و برام میخره . تازه اینقد بلا شدم که  فست فودا رو از بقیه مغازه ها تشخیص میدم niniweblog.com

مدتیه یاد گرفتم لجبازی یعنی چی!!!! و با کلمه نمیخوام شروع میکنم هر چی بهم میگن من فقط میگم نمیخوام،نمیخوام

بابا میگه بیا لباستو عوض کنم منم بلند میگم نمیخوام و وقتی بابا تکرار کنه منم گریه میکنم و نمیخوام و با گریه میگمniniweblog.com

یا وقتی یه چیزی میخوام بابا برام میاره میگم نه مامان فمه اونوقت باید بابا اونو بده به مامان و مامان بهم بده اینکار و بیشتر درمورد شیشه شیرم انجام میدم.niniweblog.com

تازشم حالاحالا ها تصمیم ندارم پوشک و ترک کنم و برم دستشویی

مامانی یه کتاب خونده برا ترک دادن من از پوشک و از نظر روانشناسان بهترین راه اینه که ول کنید بچه خودش یاد میگیره niniweblog.comو مامان و بابا هم همین راه و انتخاب کردن آخ جونniniweblog.com

 

پسندها (1)

نظرات (0)