خوشمزه
سلام خوشمزه
سوال پرسیدنات زنجیره ای شده و آدم کم میاره.یه روز تصمیم گرفتم به همه سوالاتت جواب بدم:
-بابا کجاست؟ -رفته مغازه.
-مغازه کی؟ -مغازه حاجی زاده
-مغازه حاجی زاده چیکار کنه؟ -رفته خرید کنه؟
-مغازه حاجی زاده چی بخره؟ - کره بخره
-کره چی؟ - کره آقای گاوه
-آقا گاوه چیکار میکنه؟ -غذا میخوره،ماما میگه
-آقا گاوه غذا چی میخوره؟ - علف میخوره،درخت میخوره
-درخت کی؟ و من کم اوردم
این عکسا هم مربوط به سفر یزد..... که اینبار باباحاجی همراهمون بود.دکترت گفت احمدرضا از این مریضاییه که خستگیم و میبره چون به درمان خوب جواب داده و این نتیجه تلاش و ذکاوت مامانشهخلاصه کلی امید گرفتیم
اونجا بود که به کرمهای باباحاجی حمله کردم و به همه جا از جمله ماشینم مالیدم
مامان به فدای نماز خوندنت .اونجا که بوذیم هر نماز و 3 بار میخوندی .همراه هرکدوم از ما شما هم شروع میکردی به نماز خوندن.عاشق این مدل سجده کردنتم
و اما یه اتفاق خوبی که این مدت افتاد عقد دایی محمود بود. این تنها عکسیه که دارم چون از اولش خوابیدم و اینجوری با مامان و بابا همکاری کردم اینم عکس من در کنار مامان سانسور شده